شیـریـنی پدر و مادر بودن
 
تفریح و سرگرمی


 
از وقتی وارد آتلیه می‌شود مدام قربان صدقه پسر شیرین و بامزه‌اش می‌رود، با حوصله با او برخورد می‌کند و برای هر چه قشنگ‌تر ژست گرفتن مقابل دوربین تشویقش می‌کند. آیین کوچولوی 3 ساله، پسر ریما رامین فر وامیر جعفری است. شاید فكر کنید وقتی پدر و مادر هر دو بازیگر باشند، نگهداری از بچه سخت‌تر می‌شود اما اصلا این‌طور نیست. پدر و مادر آیین با این‌که دیر بچه‌دار شده‌اند، اما برنامه‌ریزی کرده‌اند و الان نه تنها از تصمیم‌شان پشیمان نیستند بلکه پسرشان همه دنیای‌شان شده. رامین فر می‌گوید با این‌که اوست كه زمان بیشتری را با پسرش می‌گذراند اما آیین به پدرش هم وابستگی زیادی دارد و اگر مدت کوتاهی او رانبیند خیلی دلتنگ می‌شود. ریما رامین فر از مادر بودن، سختی‌هایش و پسرش برای‌مان گفته.



  • خانم رامین‌فر آیین کی به دنیا آمد؟
آیین 6/6/۸۶ به دنیا آمد، درست روز نیمه شعبان كه روز بسيار خوش یمنی برای ما بود. جالب بود روزی که من برای به دنیا آمدن آیین به بیمارستان رفته بودم خیلی از مادرهایی هم که قرار بود بچه‌شان دیر‌تر یا زود‌تر از آن روز به دنیا بیایند، طوری تنظیم کرده بودند که بتوانند‌‌ همان روز زایمان کنند، اما تاریخ زایمان من برحسب تصادف‌‌ همان روز بود. البته امیر هم متولد شهریور است، او دهم شهریور به دنیا آمده و آیین ششم این ماه.



  • خودتان متولد چه ماهی هستید؟
من فروردین به دنیا آمدم.



  • خیلی از خانم‌های بازیگر، بچه‌دار شدن را لطمه‌ای به کار و فعالیت حرفه‌ای‌شان می‌دانند و از این موضوع ترس دارند، اما این اتفاق در مورد شما نیفتاد و بچه‌دار شدید.
راستش من خیلی به این موضوع که من یک بازیگرم و حتما هم باید بازی کنم فکر نمی‌کنم. همیشه این‌طور فکر می‌کنم که من اول، همسر امیر جعفری و مادر آیین هستم و بعد یک بازیگر که گاهی بازی می‌کند. من قبل از بچه‌دار شدنم هم به این موضوع فکر نمی‌کردم که ممکن است به دنیا آمدن فرزندم لطمه‌ای به کارم بزند.



  • در واقع با این‌که به کارتان علاقه دارید، اولویت اول زندگی‌تان همسر و فرزندتان است بعد بازیگری و کار؟
بله، همین‌طور است. البته من فکر می‌کنم کار کردن حتی با وجود بچه هم غیرممکن نیست. ممکن است 2 سال اول یک مقدار دشوار باشد اما بعد از آن خیلی راحت‌تر می‌شود. اگر کسی بخواهد کار کند مشکلی پیش نمی‌آید. البته من نمی‌خواهم برای کسی نسخه بپیچم، اما به خاطر تجربه‌ای که داشتم فکر می‌کنم می‌شود طوری برنامه‌ریزی کرد که هم بتوان به فرزند و خانواده رسید و هم به کار. به نظرم ادامه دادن کار با وجود بچه ممکن است تا حدی سخت باشد اما غیر ممکن نیست و مي‌توان موفق بود.



  • مسئولیت مادر بودن سخت است، چطور با آن کنار می‌آیید؟
این مسئولیت سخت هیچ وقت تمام نمی‌شود. مثلا به این فکر می‌کنم که حتی اگر پسرم ۴۰ ساله هم بشود، باز من مسئولیتی در قبال او دارم و حتی اگر خودم هم خیلی پیر شوم باز آن را احساس می‌کنم. اما به هر حال وقتی من پذیرفتم که مادر باشم همه مسئولیت‌هایش را هم، هر چند سخت، می‌پذیرم و سعی می‌کنم با همه آنها کناربیایم. من تمام سعی‌ام را می‌کنم که بهترین باشم، اما همیشه این امکان وجود ندارد.



  • همیشه این‌قدر قربان صدقه آیین می‌روید؟
این شیوه زندگی ماست. ما کلا عادت داریم احساسات‌مان را بروز دهیم و آدم‌های خودداری نیستیم. من هم وقتی به بچه‌ام علاقه دارم و به او عشق می‌ورزم احساساتم را بروز می‌دهم، حالا با بغل کردن یا بوسیدن او، یا به قول شما قربان صدقه رفتن. نه فقط در مورد آیین در مورد خانواده و دوستانم هم همین‌طور هستم و احساساتم را نسبت به آنها نشان می‌دهم و فکر می‌کنم این موضوع در آینده آیین هم تاثیرگذار است. او از حالا که بچه است وقتی شیوه برخورد و ابراز محبت ما را در رابطه با اطرافیان‌مان می‌بیند، یاد می‌گیرد او هم احساسات و علاقه‌اش را نشان دهد. به هر حال یکسری ویژگی‌ها ژنتیکی است و یکسری هم اکتسابی. ما تمام سعی‌مان را می‌کنیم تا آیین را پسری برون‌گرا بار بیاوریم. به نظرم کسانی که احساسات‌شان را بروز می‌دهند، آدم‌های سالم‌تری هستند. امیدوارم او هم این‌طور شود.


  • هیچ وقت نگران نبودید به خاطر آیین حضورتان در عرصه بازیگری کمرنگ شود؟
من قبل از به دنیا آمدن پسرم هم بازیگر پر کاری نبودم که بخواهم نگران باشم با بودن بچه نمی‌توانم مثل سابق کار کنم. من بازیگر گزیده کاری هستم که هراز گاهی کار تصویر می‌کنم و هیچ وقت به صورت فشرده کار تصویر نکرده ام. البته هرسال تئا‌تر بازی می‌کردم که بعد از به دنیا آمدن پسرم وقفه کوتاهی در آن افتاد ولی خوشبختانه دوباره توانستم کار کنم.



ما دوست نداریم آیین هیچ وقت نبود یا مشغله کاری ما را احساس کند به خصوص این‌که او وابستگی بسیار زیادی به امیر دارد و وقتی او را کمتر می‌بیند من می‌فهمم که ناراحت است



  • مواقعی که سر کار هستید، چطور وقت‌تان را تنظیم می‌کنید که هم به کارتان برسید و هم بتوانید با آیین باشید؟
این موضوع به کاری هم که انتخاب می‌کنید وامکاناتی که آن کار برای من قائل است بستگی دارد. مثلا در مدت دو ماه و نیمی که سریال پایتخت را كار مي‌كردم، تقریبا هیچ زمانی نداشتم که بتوانم به آیین رسیدگی کنم. خودم هم در این مدت خیلی اذیت شدم البته نه این‌که عذاب وجدان داشته باشم اما به هر حال دوست داشتم وقت بیشتری را با پسرم بگذرانم. به هر حال من این مسئله را آموختم که وقتی من کار می‌کنم، فقط برای خودم نیست، به خاطر آیین هم کار می‌کنم که هم رفاه بیشتری داشته باشد و هم اینکه به من افتخار کند. به نظرم خیلی بد است که من سر کار بروم و بعد عذاب وجدان بگیرم که من چه مادر بدی هستم که مثلا الان کنار بچه‌ام نیستم. سعی می‌کنم بقیه زمانی که با هم هستیم را به خوبی بگذرانیم و از کنار هم بودن‌مان ‌‌نهایت لذت را ببریم. من هم در آن زمان، نبودنم را جبران کنم. البته این را هم باید بگویم زمان‌هایی که من نیستم امیر واقعا نبود من را جبران می‌کند و بیشتر به آیین می‌رسد. پرستارش هم کمک می‌کند. نمی‌دانم من این جمله را از چه کسی شنیدم، اما یک بار شنیدم که کسی می‌گفت مهم نیست که تو مادر ثروتمند یا تحصیلکرده‌ای باشی یا سختگیر و بی‌خیال، هیچ کدام از این‌ها ملاک نیست، مهم این است که چقدر برای بچه‌ات وقت می‌گذاری. این به نظرم خیلی مهم است و من هم واقعا سعی می‌کنم برای پسرم به درستی وقت بگذارم. امیر هم همین‌طور است. همیشه با او بازی می‌کنیم و وارد دنیای کودکانه او می‌شویم و به او اجازه می‌دهیم از حضور ما در دنیایش لذت ببرد. البته متاسفانه آیین آموزش ندیده که تنها بازی کند و همیشه دوست دارد کسی کنارش باشد. کلا هم طرفدار بازی‌های پسرانه و ورزش است. فیلم‌های مناسب سنش را هم با هم می‌بینیم.



  • رابطه آیین با پدر بزرگ و مادربزرگ‌هایش چطور است؟
آیین خیلی خانه آنها می‌رود و دوست‌شان دارد. به خصوص خانواده امیر که پر جمعیت هستند.



  • آیین بیشتر به چه چیزهایی علاقه دارد؟
یکی از علاقه‌مندی‌های آیین تئا‌تر کودک است که زیاد هم می‌بیند. من و امیر هم سعی می‌کنیم حتما او را برای دیدن کار‌ها ببریم. حتی بعضی وقت‌ها کار‌ها را دو-سه بار می‌بیند. جالب است وقتی هم آنها را می‌بیند بعد که به خانه می‌آییم شخصیت‌ها را با اسباب‌بازی‌هایش بازی می‌کند.



  • هیچ وقت به خاطر بازیگر بودن‌تان و اینکه مردم شما را می‌شناسند برای تفریحاتی که می‌خواهید با آیین انجام دهيد، اذیت نشده‌اید؟
به هر حال شرایطی است که ما باید آن را قبول کنیم و کردیم. نمی‌خواهیم به این خاطر که شاید مردم ما را نگاه کنند، از تفریح آیین بزنیم. گرچه احساس کردم این اواخر خود آیین از اینکه مردم خیلی به او توجه می‌کنند خوشش نمی‌آید و نگاه‌ها یک مقدار آزارش می‌دهد به خصوص زمانی که می‌خواهند عکس و امضا بگیرند.



  • پيش آمده كه از مسئولیت مادر بودن خسته شده‌ باشید؟
به هر حال ممکن است بعضی وقت‌ها این اتفاق بیفتد، اما فکر می‌کنم طبیعی است. هر چقدر هم که همه چیز رو به راه باشد و هیچ مشکلی پیش نیاید، امکان دارد زماني از یکسری شرایط خسته شوید. به هر حال من هم ممکن است اشتباهاتی داشته باشم اما سعی می‌کنم آنها را به حداقل برسانم. بعد هم فکر می‌کنم یک ویژگی بسیار مهمی که بعد از مادر شدن در خانم‌ها بیشتر می‌شود، آرامش و صبر است. مادر شدن کمک می‌کند آدم صبور‌تر از قبل شود و یاد بگیرد در شرایط مختلف بتواند آرامش خود را حفظ کند.



  • شیطنت‌هایش عصبانی‌تان هم کرده؟
خسته و عصبانی شدن به نظرم طبیعی است و برای هر مادری هم رخ می‌دهد. من باور نمی‌کنم مادری بگوید تا به حال از دست بچه‌ام خسته یا عصبانی نشده‌ام. البته این مسئله بستگی به حال و روز مادر هم دارد. خیلی وقت‌ها که مادر سر کار نمي‌رود حال و حوصله‌اش هم بیشتر است و اگر بچه اشتباهی بکند آرام گوشزد می‌کند، اما به هر حال پیش می‌آید که مادر هم شرایط مناسبی نداشته باشد و دادی هم بزند. البته تنبیه ما برای آیین این است که روی صندلی مخصوص تنبیه بنشیند. او یک صندلی دارد که اگر اشتباهی بکند باید برود و روی آن صندلی بنشیند. بالا‌ترین تنبیه ما برای پسرمان این است. به هر حال بچه هر چه کوچک‌تر است کمتر متوجه اشتباهاتی که می‌کند می‌شود و نباید با تحکم و داد و بیداد او را متوجه کار خطایی که کرده بکنیم. آیین تازه الان 3 سال و نیمه شده و حتی اگر من خیلی هم به او بکن و نکن بگویم، متوجه نمی‌شود. من هم نباید از او انتظار برخورد و رفتار بزرگ‌تر از سنش داشته باشم.



  • مهد کودک هم می‌رود؟
بله، تازه دو ماه است که می‌رود. خودم همیشه او را به مهد می‌برم و می‌آورم.



  • رفتار مربی‌های مهد به خاطر این‌که شما و آقای جعفری مادر و پدر آیین هستید، با او فرق می‌کند؟
نه اصلا، من هیچ وقت خودم چنین تفاوت رفتاری را حس نکردم. به هر حال آنها کارشان این است و من مطمئن هستم که راه و روش خودشان را اجرا می‌کنند و اصلا هم به این موضوع توجه ندارند. شک ندارم که آنها هیچ تفاوتی بین آیین با بقیه بچه‌ها قائل نمی‌شوند.



  • تعامل شما و آقای جعفری باید درمورد رابطه‌تان با پسرتان زیاد باشد، حالا علاوه بر کمکی که ایشان در نبود شما برای نگهداری آیین می‌کند، باید در چگونگی روابط عاطفی‌تان هم به دلیل‌‌ همان کمتر بودن‌ها حساس‌تر باشید.
دقیقا همین‌طور است. ما دوست نداریم آیین هیچ وقت نبود یا مشغله کاری ما را احساس کند به خصوص این‌که او وابستگی بسیار زیادی به امیر دارد و وقتی او را کمتر می‌بیند من می‌فهمم که ناراحت است. سال گذشته امیر برای بازی در کاری حدود 2 ماه رامسر بود. آیین واقعا دلش برای پدرش تنگ شده بود. در طول آن مدت من و آیین چند بار پیش امیر رفتیم تا آنها بتوانند همدیگر را ببینند.‌‌ همان موقع خودم احساس می‌کردم این دلتنگی دوطرفه است، چون امیر هم به شدت دلتنگ آیین شده بود. در طول آن مدت هم من خیلی سعی کردم بیشتر پیش آیین باشم و اصلا تنهایش نگذارم. هرچند خودم هم در آن مدت سر فیلم سینمایی «یه حبه قند» رضا میر کریمی بودم، اما با این حال وقتم را طوری تنظیم کردم که آیین تنها نباشد.



  • هیچ وقت آقای جعفری به شما نگفته وقت بیشتری برای آیین بگذارید؟
نه اصلا، اما پیش آمده که من خودم کارهایی که پیشنهاد می‌شود را رد می‌کنم به خاطر این‌که فرصت بیشتری داشته باشم با آیین باشم. البته‌‌ همان موقع امیر می‌گوید تو اگر همه کار‌ها را به خاطر این‌که بچه داریم رد کنی و مدام نگران آیین باشی در ذهن همه اینطور جا می‌افتد که تو فقط یک مادر هستی و چون بچه‌داری، دلت نمی‌خواهد کار کنی. جالب است که خودم خیلی وقت‌ها متوجه می‌شوم امیر است که من را به سمت کار‌ها هل می‌دهد. دلیل این قضیه هم این است که خود امیر می‌داند اگر من کاری را هم قبول کنم با برنامه‌ریزی که دارم سعی می‌کنم لطمه‌ای به زندگی و آيين نخورد. البته اگر قرار باشد پشت سر هم و مدت زمان زیادي سر کار باشیم حتما لطمه مي‌خورد اما من هم واقعا بیشتر از سالی یکی-دو کار را قبول نمی‌کنم، البته نه صرفا فقط به خاطر آیین، من کلا دوست ندارم پر کار باشم.



  • ولی احتمالا کار شهرستان قبول نمی‌کنید؟
نه، البته برای سریال پایتخت چون شروع کار در شهرستان بود مجبور شدم سه-چهار روزی را از آیین دور باشم. اما کاری که قرار باشد تمام مدت شهرستان تصویربرداری شود را اصلا قبول نمی‌کنم.



  • این کنار آمدن‌ها حتما به این دلیل است که به درک مشترکی رسیده‌اید؟
دقیقا همین‌طور است. دلیل دیگرش هم این است که هم امیر دوست دارد من کار کنم و هم من از کار کردن او راضی‌ام. هر دویمان هم آیین را دوست داریم و می‌خواهیم شرایط خوبی برای او فراهم شود.



  • آیین چقدر نسبت به کار شما علاقه نشان می‌دهد؟
علاقه که دارد، البته تئاترهای من را هرگز ندیده چون آن موقع که من تئا‌تر کار می‌کردم او خیلی کوچک بود. من دو سال پیش کار کردم و او هم اصلا یادش نمی‌آید. اما کارهای تصویری من را می‌دیده. سریال «پایتخت» را که کامل می‌دید. بعضی وقت‌ها حتی ضبط می‌کردیم و دوباره هم می‌دید. فکر می‌کنم تازه متوجه می‌شود که بازیگری چیست. جالب بود یکی-دو قسمت اول «پایتخت» که پخش می‌شد احساس کردم واکنش‌هایی نشان می‌دهد و نسبت به سارا و نیکا که نقش دخترهای دوقلوی من را در این کار بازی می‌کردند، حسودی‌اش شده. شاید برایش این سوال پیش آمده بود که چرا من مامان دو نفر دیگر شده‌ام. ولی برایش توضیح دادم و او هم متوجه شد که بازی است. دو سه بار هم بعد از آن آمد سر صحنه سریال و از نزدیک سارا و نیکا را دید و با آنها آشنا شد. اتفاقا سریع هم با هم دوست شدند و دیگر کاملا قضیه برایش جا افتاد و متوجه شد قضیه جدی نیست و بازی است.



 من به عنوان مادرش دلم می‌خواهد آیین همیشه از کاری كه می‌کند شاد باشد و لذت ببرد، خیلی فرقی نمی‌کند که چه کاری باشد




 
  • وقتی آیین بزرگ‌تر شود و بخواهد به سمت بازیگری بیاید تشویقش می‌کنید یا...
فکر می‌کنم تصمیم گیرنده اصلی خودش است. اگر خودش دوست داشته باشد ما مخالفتی نداریم، چون فکر می‌کنم دیگر دوره این حرف‌ها که پدر و مادر‌ها مخالف تصمیمی باشند و فرزندان به آن اهمیت دهند، تمام شده. بچه‌های الان کاری که بخواهند را انجام می‌دهند و خیلی به نظر دیگران اهمیتی نمی‌دهند. اما در مورد آیین همه چیز بستگی به خودش دارد، این‌که علاقه، استعداد و پشتکار در این زمینه داشته باشد و بخواهد به این سمت بیاید. من به عنوان مادرش دلم می‌خواهد آیین همیشه از کاری كه می‌کند شاد باشد و لذت ببرد، خیلی فرقی نمی‌کند که چه کاری باشد.



  • اما حتما از سختی‌های بازیگری برایش می‌گویید.
حتما، من مادر او هستم و باید محاسن و معایب هر کاری را برایش بگویم. در مورد بازیگری هم همین‌طور است، اما انتخاب نهایی با خودش است. البته این را هم باید بگویم این کار با همه معایب، سختی‌ها و عدم امنیت شغلی و ثباتی که دارد به هر حال شغل ماست و برایمان عزیز و دوست داشتنی است. همه بازیگر‌ها هم در این شرایط کار می‌کنند و ادامه هم می‌دهند.



  • روز مادر نزدیک است، اگر قرار باشد تعریفی از احساس مادرانه‌تان داشته باشید چه می‌گویید؟
من هر کاری که می‌کنم، مثلا سر تمرین تئاترم یا بازی می‌کنم یا همین الان که با هم صحبت می‌کنیم، نصف مغزم درگیر آیین است و بقیه کار‌ها را با نصف بقیه مغزم انجام می‌دهم. به نظرم این کار سختی است که همه مادر‌ها باید انجام دهند.



  • راستی رابطه‌تان با مادر آقای جعفری چطور است؟
خیلی خوب. من هم با مادرم و هم با مادر امیر رابطه خوبی دارم، روز مادر هر سال ما تور داریم و به خانه مادر‌های‌مان سر می‌زنیم.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







           
جمعه 20 خرداد 1390برچسب:, :: 15:49
ساحل

درباره وبلاگ


با سلام به بازدید کنندگان عزیز من سعی کردم در این وبلاگ از هر موضوعی مطالب جالب ارائه دهم تا مورد توجه شما قرارگیرد، انتظار میرود تا با پینهادات و نظرات سازنده شما دوستان گرامی مرا در انتخاب موضوعات راهنمایی کنید و هر آنچه را که می پسندید بنویسم . با آرزوی موفقیت همه شما یا حق
آخرین مطالب
نويسندگان
موضوعات
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تفریح و سرگرمی و آدرس saranj.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.