صدایت میزنم...
از یک عمق زلال آبی...از دورترین نشانه بودن...از زادگاه کوچکترین
ذره با اولین نفس حیات با حباب های روشن وجود صدایت میزنم...
من تورا یک دریا عاشقم...
از اعماق زمین ...از آنجاییکه زیر یک انبوه سنگین پنهان است...
از خانه جوانه هااز زادگاه خاکی عشق...از میان یک حجم سبز بیقرار...
ازابتدای راه رویش...با صدای پای شکفتن
صدایت میزنم...
با یک لبخند صمیمی... با یک نگاه عاشق... با یک نبض هستی از
گرمترین نشانه بودن صدایت میزنم
من تو را یک زمین می ستایم...
کاروان لحظه میگذرد... از ایوان ساکت صبرم
نظرات شما عزیزان: